۵ فریلنسر تاریخی که جهان را متحول کردند

۵ فریلنسر تاریخی که جهان را متحول کردند

اگر آلفرد نوبل، اندرو کارنگی، والت دیزنی و یا ری کروک امروزه در بیست سالگی خود بودند، احتمالاً پروفایل آنان را در سایت‌های فریلنسینگ مشاهده می‌کردید. این چهره‌های تاریخی پیش از آنکه دنیای فریلنسینگ ابداع شود کار خود را به عنوان فریلنسر آغاز کردند، چرا که این دقیقا چیزی است که آن‌ها بودند.

فریلنسینگ کلمه‌ای است که حالتی از ذهن، استقلال و مسئولیت یک شخص را بیان می‌کند. این موضوع نیازمند همان مهارت و خودباوری است که کارآفرینی نیاز دارد. همانطور که خواهید دید افراد زیر کارهای مختلفی را انجام دادند تا توانستند پیشه خود را پیدا کنند.

در ادامه نگاهی به داستان فریلنسرهای تاریخی بیاندازید که دنیا را تغییر دادند.

فریلنسر فروش و مارکتینگ – ری کروک

باور کنید یا نه، خالق بزرگترین رستوران زنجیره‌ای فست فود، مک‌دونالد، در زمان خودش فریلنسر مبارزی بود. او فروشنده لیوان‌های کاغذی، راننده آمبولانس، مشاور املاک و فروشنده فریلنسری بود که مخلوط‌کن عرضه می‌کرد.

مخلوط‌کنی که او می‌فروخت دستگاهی بود که به طور همزمان قابلیت ساخت ۵ میلک‌شیک را داشت. این محصول مخصوص به خود او بود و توسط او فروخته می‌شد. وی به طور مستقیم با مشتریان کار می‌کرد و شخصاً آنان را مدیریت می‌کرد. ری کروک فروشنده فریلنسر با ابتکاری بود که می‌دانست آینده چطور تغییر خواهد کرد.

موفقیت یک شبه؟ ری خودش این موضوع را به خوبی بازگو کرده است، “درست است من به موفقیتی یک شبه دست یافتم، اما سی سال شبی بسیار بسیار طولانی است.”

می‌توان اینطور گفت که او از ۱۵ سالگی، از زمانی که راننده آمبولانس شد تا تولد ۵۳ سالگی‌اش فریلنسر بود. او پس از فروش مخلوط‌کن‌هایش به برادران مک دونالد و قبل از شریک شدن با آنان، Big M را دایر کرد. ری بعدها سهام آنان را خریداری کرد و به تنهایی برندی را که با قوس‌های طلایی نشان داده می‌شود ایجاد کرد.

فریلنسر طراحی و عکاسی – والت دیزنی

“تمام رویاهای ما به حقیقت می‌پیوندند اگر شهامت دنبال کردن آن‌ها را داشته باشیم” – والت دیزنی

والت دیزنی در سن ۴ سالگی نقاشی‌های خود را به همسایه‌ای به نام دکتر شروود می‌فروخت. موضوع معمول نقاشی‌ها، روبرت اسب دکتر بود. والت دیزنی در ۱۵ سالگی کارتونیست روزنامه مدرسه بود. او در ۱۶ سالگی از مدرسه بیرون آمد تا به ارتش ملحق شود، اما چون زیر سن قانونی بود پذیرفته نشد. او به صلیب سرخ پیوست و پس از جنگ فرانسه راننده آمبولانس شد.

او پس از بازگشت به خانه سعی کرد نقاشی‌ها، کاریکاتورهای سیاسی و کمیک استریپ‌هایش را به روزنامه‌ها، مجلات و تئاترها بفروشد. متأسفانه برای والت دیزنی راه بسیاری برای درآمدزایی وجود نداشت. سرانجام به عنوان طراح، کاری در استودیو هنری Pesmen-Rubin بدست آورد، در آنجا Ubbe Iwerks را ملاقات کرد و “Iwerks-Disney Commercial Artists” را آغاز کرد. کار آن‌ها با شکست روبه‌رو شد و هم‌چنین کار بعدی آن‌ها، Laugh-O-Gram که قرار بود کارتون‌ها را در تئاتر محلی به فروش برساند.

والت از پارکینگی که تبدیل به استودیو شده بود کار فریلنسینگ انجام می‌داد. ناامید اما مقاوم، والت عکاس فریلنسری بود که توانست برای ورود به هالیوود پول کافی بدست آورد. او به کمک برادر خود، در سومین تلاش کاری‌اش استودیو برادران دیزنی را ایجاد کرد.

فریلنسر طراحی محصول – آلفرد نوبل

“اگر من هزار ایده داشته باشم و تنها یکی به سرانجام برسد، راضی هستم.” – آلفرد نوبل

آلفرد عاشق شعر گفتن و خلق کردن بود. احتمالاً پروفایل او به عنوان یک فریلنسر این گونه خواهد بود: “همیشه در حال آزمایش برای طراحی محصول.” او پس از سالها آزمون و خطا، موفق به ساخت دینامیت شد. وی پس از ملاقات با آسانیو سوبررو، شیمیدانی که نیتروگلیسیرین را ابداع کرد، به آن علاقه‌مند شد. او مشغول فروش ترکیباتی شد که برای تخریب کنترل شده استفاده می‌شدند. پس از شکست در این کار، او به طراحی برگشت. سرانجام در سال ۱۸۶۷ اختراع خود را ثبت و به سرعت فروش آن را آغاز کرد.

نوبل در طول زندگی خود، صاحب سیصد و پنجاه و پنج ثبت در زمینه‌های فیزیولوژی، الکتروشیمی و بیولوژی بود. تعدادی از آنان توسط مشتریان استفاده شد، تعدادی تحت قرارداد مجوز بود و تعدادی فروخته شد. او همواره به دنبال افرادی بود که برای تجاری کردن اختراعاتش با او همکاری کند.

بیشتر طراحی‌های محصول او از دینامیت گرفته تا سوخت موشک، تا به امروز نیز بی‌تغییر مانده است. جوایز نوبل که توسط او و پس از مرگش اهدا شدند، به طور معمول به نویسندگان فریلنسر، دانشمندان و رهبران جهان مانند دالایی لاما اهدا می‌شود.

فریلنسر نویسنده – ارنست همینگوی

همینگوی نویسنده کلاسیک آمریکایی است. اما همیشه به این صورت نبود. اولین تجربه فریلنسینگ او با ارائه نوشته‌های مختلف ‘The Trapeze’ به روزنامه مدرسه‌اش آغاز شد. در ۱۹۱۶ اولین مقاله او با نام مستعار رینگ لارنر جی‌آر انتشار یافت.

در ۱۸ سالگی درست مانند ری کروک و والت دیزنی، در جنگ ایتالیا راننده آمبولانس بود. اگر مقدر می‌شد ممکن بود بعدها بتواند جایز نوبل ادبیات را به خود اختصاص دهد. در طول دو سال رانندگی آمبولانس مدال شجاعت ایتالیا را برنده شد و به علت زخم‌های گلوله تقریباً پاهایش را از دست داد. پس از بازگشت به خانه مشغول نوشتن به صورت فریلنسینگ شد و مقالاتش را در Toronto Star Weekly منتشر ساخت.

پس از نقل مکان به پاریس، همینگوی سرانجام به عنوان خبرنگار خارجی در نشریه‌ای مشغول به کار شد. در پاریس او دوستان زیادی از جمله گرترود استین، جیمز جویس، ازرا پوند و نویسندگان دیگر پیدا کرد. پس از نوشتن اولین کتابش “سه داستان و ده شعر” که توسط “Contact Publishing” انتشار یافت، به نویسنده تکامل یافته‌ای تبدیل شد.

فریلنسر نویسنده/روزنامه‌نگار – چارلز دیکنز

دیکنز یکی از بزرگترین رمان‌نویسان تاریخ است. اما شما هرگز به خاطر سال‌های اولیه زندگی‌اش به او غبطه نخواهید خورد. زمانیکه او ۱۲ سال داشت خانواده‌اش به علت بدهی مالیاتی در زندان بودند و چارلز مجبور بود به تنهایی زندگی کند. او در منزل یکی از دوستان خانوادگی، الیزابت رولانس، و بعدتر در اتاق زیر شیروانی زندگی کرد. او برای تأمین بدهی خانوادگی مدرسه را ترک کرد و در کارخانه پوتین سازی مشغول به کار شد. سرانجام خانواده‌اش با ارثی که از مرگ مادربزرگ چارلز به جا ماند، از زندان رهایی یافتند.

تنها گزینه‌ی او آن بود که ژورنالیست فریلنسر شود، شغلی که فامیل دور او توماس چارلتون انجام می‌داد. او در یک انجمن وکلا به نام Doctors’ Commons گزارش تهیه می‌کرد. در سن ۲۱ سالگی اولین داستان او به نام “شام در پیاده رو سپیدار” در مجله ماهانه London periodical انتشار یافت. از آن زمان به بعد او به یک روزنامه‌نگار فریلنسر حقیقی تبدیل شد که برای گزارش مذاکرات پارلمانی در بریتانیا سفر می‌کرد و مقالات خود را به مجلاتی مانند Morning Chronicle می‌فرستاد. او همچنین داستان‌های کوتاهی برای نشریات مختلف می‌نوشت و سرانجام توسط ناشرانی مانند Chapman and Hall به منظور نوشتن پاراگراف‌های کوتاهی برای مجموعه‌ای از تصویرگری‌ها به کار گرفته شد.

اولین موفقیت منتشر شده از چارلز رمان “آقای پیکویک” نام داشت که در ۴۰۰۰۰ نسخه به فروش رسید. وی سپس کاری معمولی را به عنوان ویراستار در مجله‌ای ادبی قبول کرد. اما در خفا نویسنده فریلنسری بود که همزمان با کار برای مجله، داستان الیور توئیست و چهار نمایشنامه را خلق کرد.

editor.2

نویسنده از: ۱۴۰۰/۰۹/۲۴

دیدگاه خود را بنویسید

12 + بیست =