۵ مهارت مهم برای برنده شدن در زندگی و کار

۵ مهارت کلیدی افراد موفق برای برنده شدن در زندگی و کار

دوستان عزیز سایت در این مقاله قصد داریم با ارائه ی ۵ مهارت مهم که افراد موفق برای رسیدن به موفقیت در زندگی شخصی و کاری خود استفاده می کنند، به شما عزیزان در جهت رسیدن به اهداف تان کمک کنیم. لطفا در ادامه با ما همراه باشید.

۱ – توانایی تحمل ظلم و بی عدالتی بدون حس انتقام جویی

ضرب المثلی است که می گوید: «داشتن کینه بار سنگینی است که فرد بر دوش می کشد.» گرچه روان شناسان معتقدند انتقام جویی یک غریزه ی انسانی است که باعث می شود افراد قدرتمند از آن سوءاستفاده کنند و افراد شکست خورده به وسیله ی آن به زندگی عادی خودشان برگردند. افراد موفق به این امر آگاهی دارند که انتقام فقط به شخص قربانی آسیب نمی رساند؛ بلکه به فرد انتقام جو نیز صدمه می زند.

آن ها هرگز بی عدالتی در مورد خودشان را فراموش نمی کنند، ولی معمولا قادرند آن را ببخشند. بخشندگی از اصول اساسی پیشرفت و شرط لازم برای آزادی است. داشتن بخل و کینه باعث می شود انسان انرژی زیادی را از دست بدهد. همچنین این امر فکر شما را محدود و فعالیت شما را کند می کند در نتیجه از رسیدن به موفقیت در زندگی دورتان می کند.

گرچه بیشتر افراد احساس می کنند بخشیدن خطای دیگران به مراتب آسان تر از انتقام گرفتن متقابل است. بسیار سخت است که فردی با داشتن افکار تند و تلخ و انتقام جویانه بتواند زندگی موفقیت آمیزی داشته باشد. افراد موفق می دانند که آن ها احتیاج دارند به زمان حال و آینده صرف شود، نه برای گذشته.

۲ – توانایی پیش بینی کردن

در تجارت پیش بینی مهم ترین نقش را در خرید و فروش دارد. پیش بینی توانایی جلوگیری از کارها، تسریع کارها به وسیله انجام اقداماتی از قبل یا برنامه ریزی معین است. افراد موفق می دانند که در پیش بینی و آینده نگری نباید به صورت رؤیایی و خیالی فکر کنند. آن ها فکر می کنند نتیجه ی بازی چه می شود؟ چگونه باید خود را برای عواقب احتمالی آن آماده کنند؟

چنین به نظر می رسد که اغلب مردم برای پیش بینی دو هفته مرخصی در سال بیشتر از پنجاه هفته کاری سال را وقت صرف می کنند. غالبا افراد برای ایام مرخصی خود با جزئیات کامل برنامه ریزی می کنند. آن ها نقشه شهرها و کشورها را تهیه، جاهای آفتابی، سواحل زیبا و غذاهای آن مناطق را بررسی می کنند، اما بقیه ی سال را چندان به خودشان فکر نمی کنند.

افراد موفق می دانند که بین محرک و پاسخ یک فاصله ی زمانی وجود دارد که می توان از آن برای آمادگی بیشتر، برنامه ریزی و پیش بینی چگونگی واکنش استفاده کرد. منظور این نیست که آن ها نمی توانند همزمان با اتفاقات پیش بروند، بلکه به این معنی است که آن ها این توانایی را دارند که از قبل فکر و پیش بینی کنند، لذا از آن استفاده می کنند. وقتی شما از قبل برنامه ریزی نمی کنید، مجبور هستید به هر اتفاقی که می افتد راضی باشید و از آن شکایت نکنید.

۳ – توانایی داشتن احتیاط، ملاحظه و خودسانسوری

آموزش افراد در جهت داشتن احتیاط و ملاحظه بسیار مشکل است، ولی ملاحظه و احتیاط به راستی یکی از نشانه های بلوغ است. ملاحظه کاری، همان طور که گفته شد از زیرکی، دانایی، هوشیاری و توجه نسبت به دیگران ناشی می شود. عده ای از افراد معتقدند رک گویی، حتی در ملأعام که امکان خجالت کشیدن از مردم وجود دارد، فقط دلیل بر ساده بودن و منصف بودن فرد است. افراد موفق می دانند که همه ی کارها باید در وقت مناسب و در مکان مناسب انجام شود.

همه امکانات رفتن به کره ی ماه را داشته اند، ولی قادر به انجام آن نبودند؛ زیرا توانایی این را نداشتند که بفهمند چه چیزی مناسب است و چه چیزی مناسب نیست. افراد موفق ضمن این که تلاش می کنند کارشان را به خوبی انجام دهند، به این امر نیز آگاه هستند که ارزش آن ها برای هر سازمان یا حتی هر گروهی زمانی بیشتر است که آن ها به عنوان افراد با نزاکت معرفی شوند و دیگران بتوانند در حضور آن ها احساس راحتی کنند.

افراد زیادی هستند که به علت گفتن جوک های دور از نزاکت و بی پروا، روابط نامناسب از نظر سیاسی، یا مراعات نکردن دیگران و تحقیر آن ها، موقعیت شغلی خود را به خطر می اندازند. افراد موفق می دانند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. به عبارت دیگر آن ها می دانند که باید به موقع حرف بزنند و به موقع عمل کنند. می گویند ملاحظه ی دیگران سبب می شود تا با افرادی که مورد علاقه ی ما نیستند کنار بیاییم. آبراهام لینکلن استاد ملاحظه کاری بود و بسیار ملاحظه کارانه درباره اتفاقات و مسائل مختلف نظر می داد.

۴ – توانایی فکر کردن درباره واکنش و نتیجه اعمال خود

در قصه ای آمده است روزی مرد تاجری در راه سفر به عربستان سعودی از همراهان خود دور افتاد و برای چند روز در آن جزیره گم شد. تا این که یک روز در حالی که از بی آبی و تشنگی به حالت ضعف افتاده بود از دور چادری را می بیند که فردی در بیرون آن ایستاده بود. او به طرف مرد چادرنشین می رود و می گوید: «لطفا کمی آب به من بدهید.» مرد جواب می دهد: «ببخشید آقا، من آب ندارم، ولی دوست دارید یک کراوات ابریشم از من بخرید؟» مرد تاجر با عصبانیت داد می زند و می گوید: «من دارم از تشنگی می میرم، من به آب نیاز دارم نه به یک کراوات مسخره ی ابریشمی.» مرد ایلیاتی با وجود این که از حرف او تعجب کرده بود، پاسخ داد: «بالای تپه ی شنی بعدی در منطقه ی دنجی رستورانی است که مطمئنا می تواند از آنجا آب بگیرد.» مرد تاجر در حالی که چهار دست و پا راه می رفت به طرف تپه به راه افتاد. او از دور مردی را مشاهده کرد که جلوی چادری ایستاده بود که در بالای آن نوشته شده بود «رستوران آبادی». مرد چادرنشین که لباس مرتبی به تن داشت پرسید: «آقا می توانم به شما کمک کنم؟» مرد تاجر گفت: «آب. آیا شما در اینجا آب دارید؟» مرد چادرنشین جواب داد: «بله، البته، ولی ما در اینجا از افرادی که کراوات نداشته باشند، پذیرایی نمی کنیم.»

باید بگویم تفکر درباره ی نتایج عملکرد یا عدم عملکرد شما می تواند به عنوان انگیزه ای قوی در جهت آنچه باید انجام دهید به کار برده شود، به خصوص در مورد کارهایی که علاقه ای به انجام آن ها ندارید. به هرحال توانایی درک این مسئله از ویژگی های بلوغ است. افراد موفق آینده نگر هستند، به این معنی که توانایی پیش بینی و تفکر در مورد کارها و امور را دارند. این ویژگی نه تنها آن ها را در برنامه ریزی و آمادگی بهتر یاری می کند، بلکه اغلب دیدگاهی به آن ها می دهد که می توانند نتایج حاصل از کارکردها و راهبردهای خود را ببینند و به موفقیت در زندگی دست پیدا کنند.

۵ – توانایی سرزنش کردن خود در موارد مقصر بودن

آیا شما تاکنون شنیده اید که مردم برای اعمال خوب شان اعتبار کسب می کنند، ولی برای اعمال بدشان خود را سرزنش نمی کنند؟ معمولا بین کودکان جملاتی این چنین رایج است که می گویند: «من در درس ریاضی بیست گرفتم، ولی معلم تاریخ نمره ی مردودی به من داد.» یادتان باشد سطح بلوغ هر فردی با میزان مسئولیت پذیری آن فرد تخمین زده می شود.

بعضی از افراد نمی توانند اشتباهی را که مرتکب شده اند، به آسانی بپذیرند و به نظر آن ها مشکلات همیشه از اشتباهات دیگران ناشی می شود. افراد موفق می دانند اگر آن ها اشتباه شان را قبول نکنند، باعث می شود افراد دیگر نیز اشتباهات خود را به گردن نگیرند. آن ها به این امر آگاهی دارند که هر فردی ممکن است، هر از چند گاهی به طور ناخودآگاه مرتکب اشتباهی بشود، ولی این را هم می دانند که نمی شود روی خطای مرتکب شده سرپوش گذاشت. آن ها خطایی را که مرتکب شده اند به گردن می گیرند و به این وسیله دیگران را نیز وادار می کنند که چنین کنند. در حالی که بسیاری از افراد برای رهایی از تنبیه و انتقاد، اغلب اشتباه خودشان را به گردن نمی گیرند.

افراد موفق می دانند بهترین کار این است که با همان اشتباهی که مرتکب شده اند در انظار عمومی ظاهر شوند. به روشنی باید بگوییم به جای این که مشکلات خود را مخفی نگه دارید، از انرژی و توجه خود در جهت از بین بردن آن ها استفاده کنید. همچنین افراد موفق همیشه به گفته ی جیمز باند در فیلم گلدفینگرز آگاهی دارند که می گوید: «یک اشتباه اتفاقی است، دو اشتباه تصادفی است، اما سه اشتباه عملکرد دشمن است.»

editor.2

نویسنده از: ۱۴۰۰/۰۹/۲۴

دیدگاه خود را بنویسید

هجده − دوازده =