راهکارهای کلیدی کنترل کمال گرایی، با کمال گرایی چه کنیم؟
لطفا دائم به من نگویید که باهوش و فوق العاده هستم!
من می توانستم خیلی بهتر از این ها باشم!
تصویری که از خودم در ذهنم دارم، عالی تر از این حرف هاست!
من به قدر کافی خوب نیستم!
مطمئنا شما نیز چنین جملاتی را از افراد مختلف شنیده اید. این ها نشانه ها و علائم کمال گرایی است که در بیشتر مواقع نتایجی منفی در پی خواهد داشت. در این مقاله قصد داریم به مفهوم کمال گرایی، راهکارهای کلیدی مواجه شدن با آن بپردازیم. با ما همراه باشید:
کمال گرایی چیست؟
احساسی است که سبب می شود اشخاص نسبت به خود و محیط اطراف خود باوری غیرمنطقی پیدا کنند. افرادی که کمال گرا هستند، معتقدند که باید خودشان و محیط پیرامونشان کامل بوده، هرگونه تلاشی در زندگی باید بدون اشتباه و خطا باشد و همین اصل را در تمامی ابعاد زندگی خود مدنظر قرار می دهد.
افراد کمال گرا غالبا ناراضی هستند!
کمال گرایی یکی از شایع ترین پدیده هایی است که می توانید در اطراف خود مشاهده کنید. افراد کمال گرا در بیشتر موارد به شدت ناراضی هستند. به این دلیل که برای آن ها هیچ چیز به اندازۀ کافی خوب نیست و در هر سطحی، در پی رسیدن به سطح بالاتر هستند.
یکی از بزرگ ترین نکات منفی کمال گرایی این است که سبب می شود طعم شیرین موفقیت های خود را احساس نکنید و به ارزشمند بودن خودتان اعتقادی نداشته باشید. حتی ممکن است از لحاظ سلامتی دچار مشکل شوید. همه این موارد دست به دست هم می دهد تا فرد دچار مشکل بزرگ «عدم رضایت از خود» شود.
نکته بسیار حائز اهمیت اینجاست که متأسفانه بخشی از ذهن این افراد، کمال گرایی را نوعی افتخار برای خود تلقی می کند. و دائم استدلال هایی می آورد که به سختی می شود آن را نقض کرد. مثلا: من برای تو بهترین ها را می خواهم!
پس همیشه نباید به آنچه ذهن و برخی نداهای درونی اعتماد کرد. توجه داشته باشید که این بخش از ذهن سعی دارد شما را قانع می کند که به آنچه او می گوید عمل کنید، تا بهترین باشید و آن وقت است که فردی موردقبول و تحسین برانگیز خواهید شد. اما اینجاست که تمام مشکلات آغاز می شود.
افراد کمال گرا سه دسته هستند:
- فعالان ناراضی
این دسته افراد به دنبال انجام کارهایشان به بهترین شکل ممکن و بدون هیچ نقصی می باشند. آن ها تمام تلاش خود را به کار می گیرند، تا کاملا بی عیب و نقص باشند. ولی متأسفانه در اکثر مواقع این اهدافشان محقق نمی شود؛ آن ها باید و نبایدهای زیادی در زندگی دارند و با دقت تمام آن ها را رعایت می کنند، تا مبادا کار و نتیجه ی کارشان دچار نقص شود.
مثلا فردی که دچار کمال گرایی است اگر بخواهد پایان نامه ای را در دانشگاه تحول دهد، ممکن است ارائه ی این پایان نامه ی ساده چندین ترم زمان ببرد، زیرا می خواهد پایان نامه اش از هر نظر عالی باشد پس وسواس زیادی به خرج می دهد.
- تنبل های کمال گرا
این افراد از جانب دیگران کند و تنبل تلقی می شوند. دیگران همواره از این اشخاص شکایت دارند که چرا در زندگی اقدامات مهمی انجام نمی دهند، قدمی برای بهبود شرایط خود برنمی دارد و با تنبلی و بی خیالی زندگی خود را نابود می کنند!
اما اگر از آن ها علت این رفتارها را جویا شوید، عقیده ی خود را این گونه ابراز می کنند:
«اگر نتوانی کاری را به بهترین شکل ممکن انجام بدهی، پس بهتر است که اصلاً آن را انجام ندهی. من هم همین مسیر را انتخاب کرده ام، کاری را که مطمئنم به اندازه ی دلخواهم خوب و عالی نمی شود، اصلاً انجام نمی دهم.» شاید در نگاه اول درست به نظر بیاید، اما مطمئا این نگرش عواقبی منفی به دنبال خواهد داشت.
- افراد بی خیال کمال گرا
این دسته از افراد، در وجود خود به کامل ترین و بهترین بودن گرایش دارند و نسبت به آن آگاهی نیز دارند، اما در ظاهر خود را فردی بی خیال نشان می دهند.
به بیان دیگر این افراد بسیار عجول و دست پاچه هستند و ممکن است کارهای خود را بدون در نظر گرفتن زمان و به صورت کاملاً شتاب زده انجام دهند؛ انگار می خواهند در برابر ملاک های سخت گیرانه ذهن خود بایستند و با این روش با آن ها مخالفت کنند.
یک سوال مهم!
همه این مواردی که تا اینجا ذکر کردیم فقط مختص افراد کمالگرا نیست، بلکه ممکن است برخی از آن ها در وجود سایر افراد نیز باشد. شاید شما نیز در خودتان بخش هایی از این رفتارها را شناسایی کرده باشید و با خودمان بگویید چه مانعی برای کمالگرا بودن من وجود دارد؟! چه ایرادی دارد که بخواهم همه چیز در بهترین و ایده آل ترین حالت ممکن باشد؟!
بله این هم سؤال خوبی است اما تا حد زیادی پاسخ این سؤال را داده ایم. اشکال کار اینجاست که در چنین حالتی، احساس می کنید همه ی مردم، زمین و زمان دست به دست هم می دهند تا شمارا عذاب دهند. چون هرکاری که می کنند اگر به تصور شما، در مسیر اهدافتان نباشد شما را به شدت عصبانی خواهد کرد.
مثلا فرض کنید که مدت زیادی برای یک امتحان مهم وقت صرف کرده اید و درس خوانده اید. روز امتحان کاملاً آمادگی دارید، و با خیال راحت سوار تاکسی می شوید. اما درست در همان روز پشت ترافیکی گیر می افتید که مقصر اصلی آن راننده خواب آلودی است که به اصول ابتدایی رانندگی اهمیت نمی دهد.
مثال های زیادی از این قبیل برای شما پیش می آید و شما را به شدت آزار خواهد داد. به این دلیل که دیگران به اندازه ی شما به ایده آل و اصولی بودن امور اهمیت نمی دهند. چون کمال گرایی در وجود آن ها نیست.
راهکارهای کلیدی برای حل مشکل کمال گرایی
قرار نیست حتماً عالی باشید
مگر قرار است تمام هفت میلیارد انسان روی زمین عالی و درجه یک باشند. این تنها یک رؤیاست. البته شاید اهداف همه ی ما همین باشد که دنیایی ایده آل با آدم هایی بی عیب و نقص داشته باشیم، اما باید باور داشته باشیم که صد در صد بودن همه چیز غیرممکن است.
با کمی خراب کاری اتفاقی نمی افتد!
گاهی اوقات برای اینکه بتوانید راحت تر پدیده های ناقص محیط اطرافتان را تحمل کنید، کمی خراب کاری کنید. سپس احساسات و افکاری را که از ذهنتان می گذرد بررسی نمایید. ببینید با این کار چه حس و حالی خواهید داشت و بر روی زندگی، طرز فکر و نوع عملکردتان چه تأثیراتی خواهد گذاشت.
برای مثال می توانید ظرف های غذا را برای مدتی نشسته باقی بگذارید و در مقابل میل به شستن آن ها مقاومت کنید. باور کنید هیچ اشکالی ندارد اگر آن ها را الان نشویید و پس از کمی تلویزیون دیدن یا کارهای شخصی و… آن ها را بشویید. نگران نباشید ظرف های کثیف جایی نخواهند رفت!
این راهکارها تمرینات خوبی برای رفع و حل مشکل کمال گرایی و کنار آمدن با آن است و به تدریج روی شما تأثیرات مثبتی خواهد داشت.
کمال گرایی چه سودها و ضررهایی برای شما دارد
ابتدا فکر کنید و کلاه خودتان را قاضی کنید که این کمال گرایی ممکن است چه سود و زیانی برای شما داشته باشد. اصلاً فایده اش چیست؟ آیا کمال گرایی با توجه به آن زمانی که برایش صرف می شود، همان مقدار هم محصول می دهد یا نه؟ دقت کنید و ببینید که کمال گرایی به جز این که به شما نسبت به دیگران گرایش برتر بودن بدهد، تاکنون چه تاثیراتی روی زندگی شما گذاشته است؟
دیدگاه خود را بنویسید