سه نکته مهم برای نوشتن تأکید ( Affirmaion )همراه با مثال های قدرتمند و کامل )

یکی از قوی ترین ابزارهای مورد استفاده برای ایجاد یک زندگی رضایت بخش تأکید است. البته، خیلی از افراد تأکیدات قدرتمندی را ایجاد می کنند که آنها را گرفتار در رفتارها و شرایطی می کند که می خواهند آن ها را تغییر دهند.

کلماتی که هم بلحاظ گفتن با صدای بلند و هم بلحاظ نوشتن ابزارهای قدرتمندی برای ایجاد تغییر هستند. بسیاری از رسومات مذهبی از تأکید به صورت شکرگذاری برای سالها استفاده می کنند. علاوه بر آن، آن باید باورپذیر باشد و باید برای تأثیرگذار بودن یک پاسخ حسی قوی را تحریک کند.

نکته اول در مورد تأکید. بدانید چه چیزی می خواهید

از هرکسی که دوست دارید بپرسید. ۹ مورد از ۱۰ مورد، با عبارت یا جمله ای در مورد چیزها و کارهایی شروع می کنند که آنها را نمی خواهند.

برای مثال، زمانی که از فرد خواسته می شود که شغل رویایی شان را توصیف کنند، فرد معمولا اینطور شروع می کند، (( خوب، شغل رویایی من هرچقدر که زمان می گذرد دست نیافتنی تر می شود. برای آن ( شغل رویایی ) مجبور نیستم که هر روز یک ساعت در راه باشم، و آن باعث نمی شود که با یک رئیس عوضی کار کنم …… )).

در مورد توصیف کار تمرکز آنها برروی تجربه منفی حال حاضر و گذشته خودشان است و نه نوع تجربه ای که واقعا به آن نیاز دارند. این واقعا یک نمونه از تأکید است. البته، آن چیزی که افراد در حال ساخت تأکید هستند ادامه وضعیت منفی است که می خواهند از بین برود.

این کار باعث می شود که در نهایت شخص دست از تلاش برای رسیدن به بزرگترین خواشته هایش برداشته و می گوید، (( تأکیدات کار نمی کنند )). تأکیدات باید بجای تمرکز برروی اجتناب یا پرهیز از بدترین برروی جذب بهترین تمرکز کنند. آرایش دوباره طرز فکر مثبت در مورد کارها باعث جذب و انجام کارهای مثبت می شود.

یک مثال از یک تأکید مثبت در مورد (( شغل رویایی ( dream job ) )) عبارت است از: (( من فرصت های شغلی را جذب می کند که بتوانم از بهترین استعدادها، مهارت ها و توانایی خودم استفاده کنم به طوریکه ۵۰ هزار دلار یا بیشتر بتوانم در سال درآمد داشته باشم )).

جملاتی از این قبلی باعث می شود که ضمیر ناخودآگاه فرصت های شغلی خارج از حدمهارت و یا درآمد پایین تر از فیلتر اما فرصت های احتمالا سودآورتر را فیلتر نکند.

نکات تأکید در مورد کاهش وزن

مثال دیگر و یکی از رایج ترین و معمول ترین تأکیدها، تأکیدات برروی کاهش وزن است که متمرکز برروی نخوردن هستند بجای این که باید برروی خوردن غذاهای سالم با اندازه و مقدار مناسب متمرکز باشند.

زمانی که عبارت تأکیدی عبارت است از، (( من خیلی غذا نخواهم خورد در روز ))، ضمیر ناخودآگاه برروی دو چیز تمرکز می کند: خوردن و محرومیت ( derivation ). پاسخ طبیعی بجای نخوردن اجباری، خوردن بیشتر غذا است.

یک تأکید مثبت و مفید به این صورت خواهد بود، (( بدن من غذاهایی را می خورد که برای آن سالم است و میزان و مقدار کمی از غذاها نیز کافی است )).

در اینجا تمرکز برروی لذت بردن است. ممکن است بجای عدم انجام کار برروی رضایت داشتن تمرکز داشته باشید. این کار مقاومت کمتری هم به صورت آگاهانه و هم بصورت ناآگاهانه در مقابل تغییر رفتار ایجاد می کند.

برای یک تأکید موثر، ایده ای لازم و ضروری است که ذهن آگاه آن را به عنوان یک احتمال مثبت بپذیرد.

نکات تأکید برای ثروت

برای مثال، اگر یک فرد بی خانمان بیان کند، (( یک میلیونر هستم، صاحب خانه ای در Malibu می باشم )) بدون داشتن هیچ گونه تجربه ای خارج از فقر و نداری، این کار باعث می شود که ذهن آگاه فرد شروع به یک درگیری و نزاع درونی خواهد کرد.

پاسخ آگاهانه به تأکیدهای مثبت، ( اوه، شوخی می کنی؟ شما در یک خانه قلک و بسیار کوچک در حال حاضر زندگی می کنید؟ هرگز یک شغل پایدار نداشته اید. هرگز آن را بدست نخواهید آورد….. )). در یک جدال و مناظره بین آگاهانه و ناآگاهانه، ذهن آگاه برنده می شود.

در حقیقت، این کار باعث تقویت رفتارها و انتخاب هایی می شود که برای افراد موقعیت و جایگاه فقر را به همراه خواهد آورد. این چنین افرادی همچنان به عنوان فردی که شدیدا به یک زندگی فقیرانه پیوند خورده است، باقی خواهد ماند.

نکته ۲ تأکید. درک کنید که می توانید آن  را داشته باشید.

تأکیدها باید باورپذیر یا حداقل قابل دستیابی باشند تا بتوانند بر انکار درونی ( internal rejection ) غلبه کنند.

از مثال قبلی استفاده می کنیم، فرد بی خانمان می تواند بگوید که (( هر روز می توانم شرایط مالیم را ارتقاء بخشم…… منابع و موقعیت ها را پیدا کنم، مقدار پوول لازم به منظور داشتن مکانی برای زندگی را بدست آورم ……. )). این ها برای هر کسی واقعا ممکن است. به این دلیل، به احتمال خیلی زیاد برای ذهن ناخودآگاه قابل پذیرش است.

برای فرد بی خانمان، (( افزایش درآمد )) می تواند به آسانی از طریق داشتن یک شغل پایدار انجام شود. داشتن یک مکان برای زندگی می تواند از طریق پیدا کردن یک آپارتمان کوچک یا اجاره یک اتاق از یک خانه محقق شود.

زمانی که تأکیدات برای یک هدف کوچک عمل کنند، می توان آنها را برای رسیدن به اهداف بزرگتر گسترش و بسط داد.

زمانی که فرد بی خانمان کار و اتاقی برای اجاره کردن دارد، بنابراین او ( مرد یا زن ) مقاومت کمتری در برابر این ایده که او ( مرد یا زن ) می تواند کار بزرگتری را انجام دهد، نشان می دهد.

عبارت، (( چیزی که باور دارید را می توانید بدست آورید )) در بردارنده ی ایده ای است که تأکیدها باید برای موثر بودن قابل باور یا قابل پذیرش باشند. بهترین تأکید، تأکیدی است که تا جای ممکن قابل پذیرش باشد.  و همچنین برروی دفع هر مانعی ضمیر ناخودآگاه ممکن است ریشه مقاومت باشد، موثر باشد.

کلمات به تنهایی در ضمیر ناخودآگاه یک ایده یا نظر را ایجاد نمی کنند; احساساتی که به توسط این کلمات برانگیخته می شوند این کار را می کنند.

نکات لازم برای ایجاد تأکیدات برای غلبه برترس ها

ترس عکس العملی است که برای مثال همزمان با مجموعه ای از احساسات منفی برانگیخته شده در پاسخ به دیدن عکسی از شی ء مورد تحقیر قرار گرفته ایجاد می شود. افرادی که ترس از مار دارند، احساساتی از ترس و اضطراب در زمان شنیدن کمله ما را با زمانی که عکس ما را می بینند به آنها دست می دهد. نشانه های فیزیکی مانند حمله قلبی، عرق کردن، و همچنین سرد شدن و سیخ شدن موهای دست و بدن در پاسخ به استرس نمایان می شود.

احساسات را می توان برای نتایج مثبت تحت کنترل درآورده و مهار کرد. یک تأکیدی که هم برانگیزه و هم همراه با ایجاد یک پاسخ قدرتمند احساس باشد، عاملی است که می تواند وارد ضمیر ناخودآگاه شده و به واقعیت جدیدی تبدیل گردد.

وقتی که به فردی توصیه می شود (( اینقدر کپی یا جعل کن تا آن را بسازی ( fake it till you make it ) )) یک بخش عمده ی (( کپی کردن یا جعل کردن )) احساسی است که از طریق آن مجموعه ای جدید از رفتارها که همیشه در زندگی تان وجود خواهند داشت در شما ایجاد می شود.

به بازیگران آموزش دیده در (( روش ، method )) یاد می دهند زمانی را بخاطر بسپارند که احساس می کنند شخصیت خود را دارند و پاسخهای احساسی خود را به زمان حال می رسانند. با این کار، بازیگر تبدیل به کاراکتر می شود. بنابراین، اجرا یا بازی او برای مخاطب واقع بینانه تر به نظر می رسد.

نکته ۳ تأکید. فکر کنید که قبلا آن چیزی را که می خواهید تجلی یافته است.

برای تولید یک عبارت حسی مثبت، تصور کنید که اگر از قبل به هدفتان رسیده باشید چه حسی خواهید داشت.

برای مثال زمانی که می خواهید لباس بخرید اگر گزینه هایی برای انتخاب داشته باشید و مجبور باشید فروشگاه هایی که اکثر پسرها و دخترها می روند، بروید چه احساسی خواهید داشت؟

یا، اگر بعد از دادن اجازه، خرید وسایل و غذا هنوز پولی برای ذخیره یا سرمایه گذاری داشته باشید چه حسی خواهید داشت؟

اگر مشتری های زیادی داشته باشید به طوریکه یک سود هنگفت نصیب شما گردد، چه حسی خواهید داشت؟

وقتی تأکیدات مروبط به کاهش وزن، فراوانی، لذت شغلی را بیان می کنید، این احساسات را وارد بازی کنید.

احساساتی مانند ترس یا حس فقیر بودن یا ثروتمند بودن ممکن است یا احساسات مثبت به رقابت پرداخته و در نهایت تمام احساسات مثبت را از بین ببرند; تکنیک هایی برای غلبه بر این احساسات منفی پیدا کرده و استفاده کنید. تأکیدهای ابتدایی باید در برگیرنده ی توانایی و ارزش شما برای کسب ثروت و رسیدن به هدف باشد. زمانی که فرد درک کند که او قبلا وقایع و شرایط مثبت را در زندگی خودش دریافت کرده است، احساساتی مانند عدم ثروتمند بودن شروع به عقب نشینی می کنند. علاوه بر آن، سپس احساسات مثبت می توانند مقاومت و استقامت بیشتری داشته باشند.

تأکیدها مانند ویتامین های روح می باشند. مانند ویتامین ها، وجود دارد تأکیدهایی که از اجزاء با کیفیت پایین ساخته شده اند. البته، همچنین تأکیدهایی نیز وجود دارند که شامل اجزاء قوی و با کیفیت بالا هستند.

تأکیدهایی که بروی نکات مثبت متمرکزاند، باور پذیر هستند و برانگیزننده ی پاسخ حسی قوی می باشند، بسته های قوی ویتامین های روحی هستند که باعث تجلی و رسیدن به هدف با کمترین تلاش می شوند.

editor.2

نویسنده از: ۱۴۰۰/۰۹/۲۴

دیدگاه خود را بنویسید

5 × سه =